سخنی با دوستان خود
می خواهید برای خودتان کشف خدا شبیه چیست و چگونه خدا می خواهد شما را به زندگی می کنند?
مانند اکثر مردم به این اکتشافات در گروه با دوستان خود. برخی از سوالات به بحث خود را شروع اینجا هستید
کشف معنوی جامعه #8
مراقبت از یکدیگر
این هفته برای چه چیزی می توانید خدا را شکر کنید؟ (چه اتفاق خوبی در این هفته رخ داد؟)
با چه مسئله ای در حال حاضر درگیر هستید و ما چگونه می توانیم به شما کمک کنیم ؟ (چه کاری و یا چه چیزی در این هفته خوب جلو نرفت؟)
مسئولیت پذیری
چگونه کتاب مقدس و یا داستانی را که جلسه قبل با هم مطالعه کردیم در زندگی خود اعمال کردید؟
درسی را که جلسه قبل یاد گرفتید با چه کسی در میان گذاشتید و نتیجه آن چه بود؟
چه نیازهای شما در جامعه در هفته گذشته دست پیدا کرد؟
کشف
از یک نفر بخواهید که کل پاراگراف را یکجا بخواند.
از یکی از اعضای گروه بخواهید که در مورد آن صحبت کند و توضیح دهد.
از گروه سوال کنید که آیا مطلبی را به آن اضافه کردند و یا مطلبی را از قلم انداختند و یا حذف کردند؟
لوقا ۲:۱-۲۰
۱در آن روزها به منظور یک سرشماری عمومی در سراسر دنیای روم فرمانی از طرف امپراتور اوغسطس صادر شد. ۲این اولین سرشماری بود و در آن هنگام كرینیوس فرماندار كلّ سوریه بود. ۳ پس برای انجام سرشماری هرکسی به شهر خود میرفت ۴ و یوسف نیز از شهر ناصرهٔ جلیل به یهودیه آمد تا در شهر داوود، كه بیتلحم نام داشت نامنویسی كند، زیرا او از خاندان داوود بود. ۵او مریم را كه در این موقع در عقد او و باردار بود همراه خود برد. ٦هنگامیکه در آنجا اقامت داشتند وقت تولّد طفل فرا رسید ٧و مریم اولین فرزند خود را كه پسر بود به دنیا آورد. او را در قنداق پیچیده در آخوری خوابانید، زیرا در مسافرخانه جایی برای آنان نبود. ٨در همان اطراف در میان مزارع، چوپانانی بودند كه در هنگام شب از گلّهٔ خود نگهبانی میکردند. ٩فرشتهٔ خداوند در برابر ایشان ایستاد و شكوه و جلال خداوند در اطرافشان درخشید و ایشان سخت وحشت كردند. ۱۰امّا فرشته گفت: «نترسید، من برای شما مژدهای دارم: شادی بزرگی شامل حال تمامی این قوم خواهد شد. ۱۱امروز در شهر داوود نجاتدهندهای برای شما به دنیا آمده است كه مسیح و خداوند است. ۱۲نشانی آن برای شما این است كه نوزاد را در قنداق پیچیده و در آخور خوابیده خواهید یافت.» ۱۳ ناگهان با آن فرشته فوج بزرگی از سپاه آسمانی ظاهر شد كه خدا را با حمد و ثنا میسراییدند و میگفتند: ۱۴ «خدا را در برترین آسمانها جلال و بر زمین در بین مردمی كه مورد پسند او میباشند صلح و سلامتی باد.» ۱۵بعد از آنكه فرشتگان آنان را ترک كردند و به آسمان رفتند، چوپانان به یكدیگر گفتند: «بیایید، به بیتلحم برویم و واقعهای را كه خداوند ما را از آن آگاه ساخته است ببینیم.» ۱٦پس باشتاب رفتند و مریم و یوسف و آن كودک را كه در آخور خوابیده بود پیدا كردند. ۱٧وقتی كودک را دیدند آنچه را كه دربارهٔ او به آنان گفته شده بود بیان كردند. ۱٨همهٔ شنوندگان از آنچه چوپانان میگفتند تعجّب میکردند. ۱٩امّا مریم تمام این چیزها را بهخاطر میسپرد و دربارهٔ آنها عمیقاً میاندیشید. ۲۰چوپانان برگشتند و بهخاطر آنچه شنیده و دیده بودند خدا را حمد و سپاس میگفتند، زیرا آنچه به ایشان گفته شده بود اتّفاق افتاده بود.Read More
نرم افزار
وقتی همه پاراگراف ها تمام شد از یکی از افراد گروه بخواهید که کل مطلب را از حفظ بگوید و از بقیه افراد گروه بخواهید که اشکالات او را برطرف کنند.
این متن خوانده شده چه مطلبی در مورد خدا به ما می گوید؟
این متن خوانده شده چه مطلبی در مورد مردم به ما می گوید؟
برنامه ریزی
اگر این مطلب خوانده شده صحت دارد، ما طبق آن کدام یک از رفتارهای خود را در این هفته باید تغییر دهیم ؟
پنج نفری که بتوانید این مطلب را به آنها بگویید چه کسانی هستند؟
این هفته چه نیازهایی را می توانیم در جامعه برطرف کنیم؟










